رویا

هیچوقت فکر نمی‌کردم ارباب رجوع یک انتشارات باشم چه برسه به اینکه بخاطر چاپ کتابم و به عنوان نویسنده بخواهم به دفتر یک انتشارات مراجعه کنم. ولی خب توی این دنیا هیچ چیزی

قابل پیش‌بینی نیست و آدم گاهی توی بازی این دنیا گیج می‌شه. شاید آمدن من به انتشارات! جائی که حتی تو رویاهام هم تصورش را نمی‌کردم هم یک بازی دیگه‌ای از دنیا باشه کسی جز خداوند نمی‍­‍‍‌داند؛ فقط خداست که به همه چیز آگاه و بینا است؛  ما از بازی سرنوشت و آینده

ادامه مطلب

با سلام ...اینم قسمت اول کتاب رویای رویا

انتشارات ,یک ,بازی ,توی ,رویا ,نمی‌کردم ,یک انتشارات ,این دنیا ,باشه کسی ,دنیا باشه ,از دنیا

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رادکام اس ام اس اقیانوس طلایی در مسیرناکجا آباد U just know everything باربری و اتوبار روزنوشت‌ها فاطر فیلینـــگ نوشت وب دانش آموزی نرگس هلر کتابها و نرم افزارهای آموزشی